دو تا آدم... :دی

۱۰۶ مطلب توسط «fahimeh Ba» ثبت شده است

سلام

خوبید؟نیشخند

اگه هنوز به وبلاگ سر میزنید کلی ممنونم!نیشخند

دو ماه و 10 روزی میشه حدودا که آپ نکرده بودیم!

گفتم یه پست بذارم همینجوری!

من تو این مدت به یه سری از اون هدفام رسیدم خدا رو شکر!خنده

مشهد رفتم!شمال رفتم!نیشخند

البته این شمال رفتنای آخر خوب نبود به دلایلی!خنثی

و البته همچنان شیطونیام ادامه داشت این چند وقته!خنده

درس میخوندم تا چند وقت پیش الان دیگه ترک کردم!خنده

امسال سال درسه دیگه!من درس خوندنم نمیاد ولی!نگران

به  تغییر روحیه احتیاج دادم!

لازم دارم ریکاوری روحی بشم فکر کنم!لبخند

ای کاش وقت یه مسافرت یکی دو روزه رو داشتم حداقل!نیشخند

من کم نمیارما!

ولی الان با این شرایط درسمو میخونم و حفظ میکنم و نمره میگیرم تموم میشه میره!

نمیشه انتظار داشت یاد بگیریم درست حسابی!

منی که الان یه سوال اول دبیرستان هم ازم بپرسن یه چیزایی بلدم درباره ش حداقل!نیشخند

دوست ندارم سر سری درس خوندنو!میخوام بفهممش!

فعلا همینا یادم بود!نیشخند

تا آپ بعدی مواظب خودتون باشید!لبخندچشمک

تولــــــــــــــــــــــده!نیشخندالبته امشب نه ها!فرداست!نیشخند

لازمه بگم تولد کیه دقیقا؟خنده

تولد یکی از بهتریناست!قلب

من سلیقه ی درست و حسابی ندارم میدونید دیگه!نیشخندنهایت کاری که تونستم بکنم همینه دیگه!نیشخند

آخ آخ راستی!ببخشید بدون اجازه وارد آیدی شما شدم دیگه!خجالتنیشخند

تولدت مبارک عزیزم!ماچبغل

ببخشید بابت سلیقه نداشتن تو این موارد!

پاییز را دوست دارم
اما نه بخاطر هوایش ونه بخاطر رنگهایش
فقط بخاطر تو ، تویی که متولد پاییزی
تولدت مبارکقلب

پ

مهر ماهی که باشی عالم و آدمو به راحتیِ آب خوردن درک می کنی اما دریغ از یه درک کوچولو واسه خودت...!
مهر ماهی که باشی معنی سکوتت رو فقط خودت میفهمی و بس!
مهر ماهی که باشی گاهی خودتم نمی دونی چته! درکت خارج از توان اطرافیانت میشه..!......
مهر ماهی که باشی گاهی حس میکنی تو اصلا مال این زمان نیستی! متعلق به دوره ی دیگه ای هستی...!
مهر ماهی که باشی دل همه رو زود به دست میاری و همه بدونِ اینکه بدونن " چرا " زود باهات انس میگیرن..!
مهر ماهی که باشی خدای مهربون هواتو همیشه داره چون میدونه
دلت کوچیکتر از 11 ماه ِ دیگه اشه

تولدت مبارکماچ

دست من نیست … هر روز میگم دوست دارم …
مثل هر روز … امروز میگم دوست دارم …
با تو دلم خوشه … هر چی میخواد بشه…
یه نفر عشقتو همیشه یادشه…
قلبم رو تکراره … همیشه دوست داره …
حالا که میگی آره … انگار.هوا تب داره…
بی قراره … داره قلبت راست میگه …
هر چی دلش خواست میگه …
منو تو باهم باشیم … دنیا مال ماست دیگه …
خدا اونجاست … اون بالا حواسش به ماست حالا…
داره تو گوشت میگه … ما مال همیم دیگه …
گوش کن به قلبت … داره قلبت راست میگه …
هر چی دلش خواست میگه …
منو تو با هم باشیم … دنیا مال ماست دیگه …

سلام!خوبید؟

امسال یه سال مهمه واسه ما دو نفر!

خانم دکتر آینده ما کنکور دارن و سخت مشغول تلاشن!نیشخند

این فکر کنم یه دلیل محکم باشه واسه کم شدن مطلب وب!

من هستم!سر میزنم!یه موقع هایی هم که پستی باشه میذارم ولی این یه سال فعالیتمون کم میشه دیگه!

شما به بزرگی خودتون ببخشید!

و دعا کنید واسمون که این یه سال به بهترین شکل ممکن بگذره!

من که به شدت امیدوارم به امسال!

دعا کنید و انرژی مثبت بفرستید واسمون!

مرسی!

1-کلاسا که تموم شد امتحان مونده ولی!نیشخند(so-so)

2-انتخاب واحدم هم خوبه بد نیست!خنده(ok)

3-سر همین ورزش و فوتبال سرویس شدم فعلا!خندهتوپ خورد تو صورتم دیروز دماغم هنوز درد میکنه!خنده(so-so)

4-کلا که نه ولی خوب بود اینم!نیشخند(so-so)

5-این دقیقش هنوز مشخص نیست!میره تو هدف این ماه!نیشخند(I don't know)خنده

6-شمال هم که رفتم خیلی هم خوب بود!خندهیه سری عکس میذارم اگه شد!خنده(ok)

این ماه کلا همه چی نصفه نیمه بود که!خنده

ایشاالله ماه های بعد،هدف های بهتر،موفقیت های بیشتر!نیشخند

یکی بیاد بزنه پس کله م بگه :مژه

فهیمه مگه الان وقت دیدن اینا 1 ست که نشستی داری میبینی ، بعد میگی دلم گرفت ؟ ابرو

 

 

 

1- گزارش تصویری اردوی مرحله دو پنجمین دوره المپیاد نانو از سایت باشگاه نانو

 

1393-6-17

شک نکن که یه نیرویی بود ؛

و شک ندارم که همین نیرو یه هدفی داشته که الان نمیدونم چی بوده ، ولی شک ندارم که هست ...

یه خورده؟! خیلی عجیب بود خنده

من که اصلا فکر این روزا رو نمیکردم ولی بازم میگم شک ندارم که یه چیزی باید داشته باشه ... نیشخند

همیشه منتظر این میمونم که بفهمم چی بوده ... بغل

 

روز قبلش زنگ زده بودم گوشیت خاموش بود، اون روز زدم ! خنده

 

اینو که نگو اصلا قهقههقهقههقهقههقهقههقهقههقهقههقهقههقهقههقهقههقهقهه

شادیما ، اون موقع هم که خیلییییییییییی شاد بودیم ، الکی الکی قهقهه

 

اون موقع من 4:30 ، 5 بیدار میشدم دیگه ، الان روزای مدرسه به زور یه ربع به 6 ، 6 بیدار میشم ، روزایی که مدرسه نیست هم 7 به زور پا میشم خنده

چرا ؟ ابرو

 

17 اردیبهشت قهقهه

همون روزی که یه تاکیدی بود برای خاص بودن 17 قلب

اون روز من هی منتظرم بودم بحثمون بین بچه ها تموم شه ، پاشن برای کتاب و اینا که منم پاشم بیام ابله

 

اصلا همین امسال خنده

بحث های سر کتاب و مترو و ... خیال باطل

 

چیزای خوب هیچوقت به زبون نمیان مژه

 

+ چقدر بزرگ شدیما قهقهه

 

 

1393-6-17

وقتی به 3 سال پیش فکر میکنم فقط میتونم بگم خدایا شکرت!

هر چی فکر میکنم احساس میکنم انگار یه نیرویی این وسط بوده!

چی شد که دوست شدیم؟چی شد که دوست موندیم؟

یه خورده عجیب نبود؟نیشخند

به هر حال فقط میتونم بگم خدایا شکرت!

تا حالا همچین حسی نداشتم که بخوام یکیو بدون اینکه ببینم یا حتی صداشو بشنوم و عکسشو ببینم دوست داشته باشم!

البته شاید این حرفام تکراری باشه ولی به هر حال ببخشید دیگه!انقدر شیرین و خوبه که 1000 بار هم بگم احساس میکنم کمه!

داشتم پیام ها و یه چیزایی که از قبل 17 شهریور 90 مونده بود تو پروفایلمو میدیدم!

زیاد نبود ولی عجیب بود واسم!

چرا اونقدر پر رو بودم؟خنده

اصلا قبل اون هیچی همون روز 17م هم بازم پر رو بودم!

چی شد یهو تغییر کردم؟؟؟نیشخند

اولین بار که صدات رو شنیدم یه ماه و 4 روز بعدش بود تقریبا فکر کنم!نیشخند

بانک بودم از صبحش استرس داشتم!خنده

درست یادم نیست گفته بودی زنگ میزنی یا باز همون حسه بود!قهقهه

ولی به هر حال یارو داشت واسم حساب باز میکرد من پاشدم از بانک اومدم بیرون جواب تلفن بدم!قهقهه

ای وای این شکلک چقدر خوبه!

یه دنیا خاطره ست!قهقههقهقههقهقههقهقههقهقهه

چت های ساعت 5 صبح!خنده

من غیر از اون موقع ها فقط واسه یکی دو تا از امتحان های نهایی 4-4:30 بیدار شدم تا حالا!قهقهه

شب ساعت 1 هم میخوابیدم باید تا قبل 5 بیدار میشدم آماده میشدم میشستم پای لپ تاپ واسه چت!خنده

اصلا همون چت واسه کل روز انرژی میداد!از 8 ساعت خواب مفید هم انرژیش بیشتر بود!خنده

یک سال و نیم گذشت از دوستیمون تازه دیدم همدیگه رو!

آخ آخ اون روز که هیچی نگم درباره ش بهتره!خنده

واسه تلفن استرس داشتم ببین اون روز چه وضعی داشتم!قهقهه

چقدر خوب بود!لبخند

خاطره خیلی خوبه!

اونم از شیرین ترین روزای زندگی!نیشخند

دیگه چی بگم؟خنده

پست طولانی شد دیگه!خنده

هیچوقت نتونستم حسی که دارمو اونجوری که هست بگم!

فکر کنم هیچوقت هم نتونم باز!

به قول راستین:نیشخند

همین که یاد تو با منه زیباست … به عشقت نبض من میزنه زیباست
نگاه کن توی آینه جادو میشی … بیین تصویر تو عین یه رویاست
یه لحظتو به یک دنیا نمیدم … اگر چه فرصتی کوتاه باشه
میخوام تا وقتی که زندم عزیزم … دلم با عشق تو همراه باشه

3 سالگیمون مبارک!قلب

یه سری چیزا هست که فکر کردن بهشون هم انرژی میده بهم!

چه برسه به اینکه اتفاق هم میوفتن!

واسه همون انرژی گرفتنش میخوام بنویسمشون!نیشخند

1-بعد یه روز سخت و خسته کننده یا یه روز بد یه اس از کسی که دوسش داری داشته باشی!

2-وقتی داری بهش فکر میکنی یا دنبال اس میگردی که واسش بفرستی یه اس از طرفش بیاد!

3-ماه شب 14!

4-شمال!

*دوستانی که نمیدونن اینجا هتل رامسر مازندرانه!نیشخند

5-هوای ابری و بارونی!

6-ساحل و دریا!

*این عکس هم که مشخصه دیگه تله کابین رامسره!نیشخند

7-هوای مه آلود!

8-اول صبح و طلوع آفتاب...

9-قدم زدن با ...قلبنیشخند

10-مشهد اونم شبش!

11-گلری!

12-جمع های خونوادگی!

دیگه بسه دیگه بازم بنویسم خیلی زیاد میشه!نیشخند

خیلی چیز های دیگه هست...

1-به مرحله ی شهر رسیدم!(ok)

2-اینم خیلی خوب بود!ریاضی 14 شدم اخلاق20!خنده(ok)

3-اتاقم هم که آماده شد کامل!خنده(ok)

4-اینم موفقیت آمیز بود!خنده(ok)

5-نه!این اونجوری که میخواستم نشد!(failed)

6-این تا قسمتی پیش بردیم!خنده(so-so)

در کل ماه خوبی بود!نیشخند

طبق شواهد و قرائن(خنده)و گفته های خانواده تو بیمارستان که به دنیا اومدم(مریض بودم مثل اینکهخنده)گفتن گروه خونیم Bمثبته!

زردی گرفتم رفتم تعویض خون گفتن Oمثبته!

تا الان هم همون O مثبت بود!خنده

هفته ی پیش گفتم آزمایش بدم!امروز جوابشو گرفتم دیدم زده Aمثبت!خنثی

نمیدونم چه خبره!!!چه وضعشه آخه؟

فکر کنم خونم هر چند وقت یه بار عوض میشه!خنده

1-کلاسای رانندگی مو تموم کنم!

2-واسه یه بار هم که شده یه انتخاب واحد درست و حسابی و خوب بکنم!نیشخند

3-ورزش کنم!

4-اضطراب و استرسو کلا تمومش کنم!نیشخند

5-دوستم قبول بشه شرکتها رو!خندهاین خیلی مهمه چون نشه من ضایع میشم چون من بهش درس دادم!

6-برم شمال!به یه سری دلایل دیگه اینم شده هدف!خنده

دیگه یادم نمیاد والا!خندهماه ساکت و آرومیه به دور از درس و دانشگاه!خنده

اینم از هدف های این ماهی که گذشت نیشخند

 

1- این که خوب بود ، جدا از اون روزایی که نمیرفتم کتابخونه و خوابم میبرد خوب انجام شد . عینک (√)

 

2- برنامه ریزی هم که خوب بود ، البته این هفته رو مشاور واسم برنامه نوشت نیشخند (√)

 

3- این یکی نشد دوباره ، فقط روزایی که صبح آزمون داشتم ، قبلش میرفتیم پارک کنار حوزه با داداشم یکم ورزش میکردیم ابرو در کل خوب نبود . (×)

 

4- این که 100 البته انجام میشه بازندهخنده (√)

 

5- این یکی رو که نگو اصلا قهقهه

اون روزم دبیر فیزیکمون میگه : فهیمه دیگه امسال کتاب غیر درسی و از این چیزا رو ول میکنیا ~ منم به این حالت : خندهآخ

همین الان در مورد کوانتوم میخوندم پا اینترنت :-سوت مژه

ولی در کل خوب بود ، سعی کردم کمتر فکر کنم و این حرفا ( با اینکه اصلا قشنگ نیست ) نیشخند (√)

 

 * در آخر هم اینکه این ماه میتونم بگم خوب بود ، با اینکه یسری کم کاری ها و وقت های پرت داشتم ولی درکل خوب بود !

باید جبران کنم دیگه بالاخره ابله

قابلِ ذکره که این دو ماه خیلی زود گذشت خنثیخنده

 

 

چند روز پیش از مدرسه اومدم ،‌نشسته بودم با مامانم حرف میزدم و اینا ، مامانم داشت از اتفاقای اون روز میگفت؛

گفت که اون روز زنگ زده دبستانم که ببینه شرایطش چجوریه که اگرجور شه آبجیم رو اسم بنویسه و از این حرفا !

 

میگفت زنگ زدم ، شروع کردم صحبت کردن و اینا ، بعد پرسیدم که مدیریت هست یا نه ؟

گفت امروز نیستن .

بعد اسم پرسید و اینا ، گفت فلانی ام .

میگه تا فامیلی رو گفتم ، برگشت گفت :

ااا سلااااام مامان فهیمه ای ... مژهخندهتعجب

گرم شد و اینا ؛

مامانم میگه اینقدر صمیمی شد یهو، روم نشد بپرسم کی هست اصلا خنده

بعد ادامه داد و اینا که برای دختر کوچیکَم میخوام و اینا که برگشت گفت میای فهیمه رو هم بیار ... خوشمزه

 

اصلا باورم نمیشد بعد از چننند سال ( حدود 6 سال میشه ) یکی تو مدرسه با فامیلی منو یادش بیاد و اینقدر صمیمی شه؟!

من همش فکر میکردم شااااااااااااااید فقط مدیره که ممکنه یادش باشه منو ؛

بعد اینکه فهیمدم یکی دیگه هم هست که نمیدونم کیه ولی منو خوب یادش باشه ابله

اصلا خیلی خوشحال شدم خنده

رو هوا بودم اون لحظه که مامانم اینو تعریف میکرد اصلا خنده

 

 

× چند تا جمله که انرژی مثبت میده بهم و دوسشون دارم رو هم باید اماده کنم بزنم در و دیوار و اینور اونو که واجبه خنده

 

 

1393-5-30

تغییر دکوراسیون اتاقم خیلی کار داشت واقعا!

اتاق کوچیک هم که هست دیگه هیچی!

ولی خب تصمیمشو گرفتم باید انجام میدادم!خنده

کلی زحمت داشت!

چند شب تو اتاقم هم نتونستم بخوابم حتی!

ولی خدا رو شکر هم خودم راضیم الان هم هر کی دیده میگه خوب شده!خنده

چند تا عکس دارم از وضعیت اتاقم تو  این مدت میذارم ببینید!نیشخند

نظرات مثبت تون(!!!خنده!!!)هم بگید!خنده

*وضع اتاقم همون اول که به هم ریختم کلا همه چیو!خنده

*بعد اینکه تونستم وسایلو مرتب کنم یه گوشه یه خورده!خنده

*اینم وضعیت فعلی اتاق!خنده

البته با تشکر از مادر گرامی که زحمت رو تختی و اینا رو کشید!نیشخند

و پدر گرامی که تو خرج افتاد!نیشخند

و البته آینه بزرگ داشتن در حضور خواهران گرامی بد دردیه واقعا!خنثیخنده

حالا نظرتون؟نیشخند

رمزش 4 رقم آخر شماره گوشیمه!خنده