دو تا آدم... :دی

۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است


سلام

خوبید؟

صد و بیستمین پست وبلاگمون افتاد به من

نمیدونم چرا جدیدا این عدد واسم تکرار میشه و حس خوبی بهش دارم!

حالا به هر حال

عنوان پست که کاملا مشخصه و میدونیم درباره ی چی قراره صحبت بشه!

اول از همه چی بگم این روزای من قشنگ و دوست داشتنیه!

خانومم کنکورشو داده و نمیدونم من چرا احساس میکنم یه کوله باری از رو دوشم برداشته شده

من حودم تا الان دو تا کنکور دادم ولی این حس راحتی رو بعدش نداشتم شاید چون فشار خاصی روم نبوده

بریم سر بحث های اصلی پستمون...


1-درس:

از حال و روز درسیم راضیم!

یه ترم فوق العاده سنگین رو با شرایط خوب گذروندم و راضیم از نتایج با اینکه حتی میتونست بهتر باشه!

خوب و بد هر جور بود ترم دوی کارشناسی ناپیوسته ی ما هم تموم شد و 29 واحد تا کارشناسی فاصله دارم

که از اون هم 6 واحد تابستون دارم که راضی هم هستم ازشون!

تجربه ی کلاس داشتن با یه استادی که از رتبه های برتر کنکور ارشد حسابداری 92 ا و یه استاد خیلی خوب و پر انرژیه واقعا خیلی خوبه!

این استادمون از اون استاداست که نوع تدریس و برخوردش باعث میشه آدم بیشتر و بهتر یاد بگیره مباحثو!

در کل راضی ام از دانشجوی دانشکده شمسی پور بودن...


2-کنکور:

این موردو به خاطر اهمیتش تو حال این روزام جدا از درس گذاشتم

اینکه من یه سال در میون دارم کنکور میدم باعث شده دیگه کلا راحت باشم باهاش

دیگه همه شاکی شدن از تعداد کنکور های زیاد که متاسفانه یا خوشبختانه غیر از کنکور ارشد 96 اگه اتفاق خاصی نیوفته حداقل یک بار دیگه این فشار و سنگینی کنکورو خواهم داشت!

در حال حاضر 284 روز تا کنکور وقت هست که به نظرم مناسبه واسه منی که ریاضی و آمار رو ضعف دارم بتونم جبرانش کنم!

دنبال رتبه برتر و این داستانا نیستم تو کنکور!

نمیخوام بگم خیلی بلدم یا چیزایی مثل این!

ولی یه انگیزه های جدی ای دارم!

میخوام خودمو ثابت کنم به خیلیا و به خیلیا هم نشون بدم بچه های فنی و حرفه ای ضعیف نیستن فقط رفتن دنبال علاقه شون!

شروع کردم خوندنو حالا دیگه بقیه ش دست خداست من تلاشمو میکنم!

دعا فراموش نشه که به شدت محتاجیم...


3-فوتبال و مصدومیت:

سه هفته ی پیش یه برخورد خیلی بدی داشتم متاسفانه تو فوتبال که باعث این دوری تقریبا یه ماهه ام شده!

قطعا واسه کسی که حداقل هفته ای دو روز بازی میکرد اینکه سه هفته بازی نکنه خیلی سخته...

علاوه بر اینکه یه فرآیند وزن گیری هم داشتم و چند کیلویی وزن گرفتم اخیرا بدنم کاملا از فرم خارج شده!

البته سعی کردم با پیاده روی های مسافت بالا جبرانش کنم که خب قطعا نمیشه و خیلی سخته...

و بازم البته یه چیزی که این مصدومیته داشت باعث شد داور باشم این مدت چند بار و واقعا فهمیدم داوری چقدر سخت و مسئولیت سنگینیه!

واسه همه ی داورا آرزوی سلامتی و موفقیت میکنم با این کار طاقت فرساشون:دی


4-FBASH:

این بخش که مهم ترین بخش حاله دیگه بالاخره!

اتفاقات و کلا همه چیزایی که مربوط به دوتاییمونه

بعد کنکور این بخش خیلی بهتر از قبل بوده و باعث خوب بودن این روزام شده!

با اینکه میدونم تغییر خاصی نسبت به قبل کنکور نیست به اون صورت ولی در هر صورت خوبه الانقلب

بودنشو تو ثانیه ثانیه زندگیم حس میکنم!

و این بهم امید میده واسه ادامه ی زندگی...

واسه محکم قدم برداشتن برای آینده...

نمیدونم این حد از وابستگی درسته یا نه و نمیدونم حس متقابلش هست یا نه ولی من واقعا دوستش دارم!قلبقلبماچبغل

انقدری دوستش دارم که الان چند دقیقه ست دارم فکر میکنم بگم تا چی یا تا کجا دوستش دارم ولی نمیرسم به حدی که بخوام دوست داشتنو محدود کنم بهش!!

ولی این روزا یه چیزی دیگه هم تو این مورد هست که منو اذیتم میکنه یه کم!

اونم دلتنگیه!

دلتنگی از اون حس هاست که هیچ کاریش نمیشه کرد............

یه حس خیلی بدیه که نزدیک یه ماه و نیم نبینیش...


و همچنان میخوام بگم خییییییلییییییی دوستت دارم فهیمه ی منقلبماچبغل


*امیرحسین*

"1395-05-04"

"1782"

"04-10-18"

  • Amirhossein sh