دو تا آدم... :دی

۲۴ مطلب توسط «Amirhossein sh» ثبت شده است

سلام

خوبید؟

21 مهر از اون روزای خاصه تقویمه!

باید رو تقویم مشخص میشد کلا که با کوتاهی مسئولین این اتفاق نیوفتاده:دی

حالا به هر حال حتی اگه رو تقویم هم نباشه تو ذهن من که هست و حک شده کاملا!

مگه میشه تولد بهترینم رو یادم نباشه؟!

یا مثلا برام مهم نباشه یا هر چی؟

عمرا نمیشه!

و در حدی مهمه این روز که از یه ماه قبلش روزشمار بذارم واسش!

حالا به هر حال امروز اون روزه و من به شدت خوشحالم که 18 سال قبل همچین فرشته ای به دنیا اومده و خوشحال تر به خاطر اینکه اون فرشته الان تموم زندگی منه...قلب

کلی آرزو های خوب دارم واسش که شاید همشو بخوام بنویسم 4-5 صفحه ی کاغذ بشه واسه همین(و قطعا دلیلش آلزایمر خودم نیست:دی) یه سریشو مینویسم فقط!

اولش اینکه آرزوی سلامتی دارم واسش تو تموم طول زندگیش!

مگه من دل اینو دارم که عشقم یه تار مو از سرش کم بشه؟

دومیش اینه که امیدوارم همیشه همیشه همیشه شاد باشه!

طاقت یه ثانیه ناراحتیشو ندارم والا...

سومیش آرزوی موفقیته!

که مطمئنم انقدر خوب هست که به هر چی که بخواد برسه!

امیدوارم از اینکه فعلا به عنوان یه دوست کنارشم خوشحال اگه نیست ناراحت نباشه حداقل!

و اینکه من لیاقت داشتنش تو زندگیمو داشته باشم!بغل

و ...

گاهی یک نگاه آنقدر مهربان است
که چشم رهایش نمیکند
گاهی یک عشق آنقدر ماندگار است
که زمان حریفش نمیشود
و گاهی یک دوست آنقدر عزیز است
که قلب رهایش نمیکند...قلبماچ

خوشبختی من در بودن باتو است و روز تولد تو تقدیر خوشبختی من است
وجود تو تنها هدیه گران بهایی بود که خداوند من را لایق آن دانست
.
.
.

امروز روز تولد توست
و من هروز بیش از پیش به این حقیقت پی میبرم
که تو خلق شده ای برای من تا زیباترین لحظه ها را برایم بسازیقلبماچ


*تولدت مبارک بهترین عشق دنیا...قلبماچبغل
*امیرحسین*
"1394-07-21"
"1496"
  • Amirhossein sh

سلام خوبین؟:دی

چند وقت پیش طی یک اقدام و تصمیم یهویی اسم یکی از کانتکت های من شد my love !!!

اصلا هم که مشخص نیست اون طرف کی بوده و اسمش چیه!نه مگه؟:)))))


بعد از این تغییر کاملا به جا هی بیشتر و بیشتر شد love من نسبت به اون شخص خاص:))
یعنی کلا روند صعودی داشتا ولی خب بیشتر درکش کردم این حسو!
ولی واقعا در کل خیلی دوستش دارم دیگه!
قبلا هم گفتم نمیشه دوستش نداشت ایشونو!:)
انقدری دوستش دارم که حتی اگه یه کوچووووولوووووو هم ازم ناراحت باشه به شدت ناراحت شم و گرفته باشم!
شاید حتی انقدری که هر چی بگه نتونم رو حرفش حرف بزنم:دی
یه موقع هایی اسم کانتکت هم میتونه خیلی تاثیرگذار باشه و الان من اینو درک کردم واقعا!
یه سری حسا هست یهویی میاد!
مثل موقع هایی که دوست داری صداش کنی!
صداش کنی که بگی دوستش داری!
صداش کنی که بگی بهترین حسو فقط با اون داری!
صداش کنی که بگی دوست داری فقط مال خودت باشه...
یه سری حسا هم هست فوق العاده تره!
مثل اینکه صدات کنه!
حالا اگه تکرار چیزای بالا باشه که فوق العاده میشه:)
البته هیچ انتظاری نیست تو این مورد و صرفا یه رویا بود:دی
یه سری چیزا هم هست خاصه!
مثلا گوش دادن به صداش!
مثلا اینکه یه وویس دو ثانیه ای رو صد بار گوش کنی:))
دیوونه ام شاید:))
ولی من دوست دارم اینو که صداشو گوش بدم!
حالا حتی اگه اون وویس دو ثانیه ای باشه!
یا مثلا دوست دارم عکسشو ببینم هی حالا حتی اگه رو صفحه گوشیم باشه و همش جلو چشم!
به هر حال همه ی اینا رو گفتم که بازم تاکید کنم عااااااااااااااااااااشقشم!قلبماچبغل

***ببخشید پستم یه خورده به هم ریخته بود چیزایی بود که تو لحظه به ذهنم میرسید:دی

*امیرحسین*
"1394-06-27"
"1471"
  • Amirhossein sh

سلام چطورین؟:دی

امروز روز خیلی خوبی بود!

واسه همین تصمیم گرفتم یه پست بذارم و یه سری چیزا رو بنویسم!

مثلا خیلی خوبه زود به زود ببینیش!

اونم واسه من که تا الان کلییی شده که دلتنگش شم و تایم های خیلی طولانی نبینمش!

خیلی جالبه که با 5 ساعت خوابیدن با اولین صدای زنگ گوشی از خواب میدارم میشم!

منی که واسه بیدار شدن صبح هام 3 تا آلارم با فاصله 5 دقیقه میذارم:))

امروز کلا سعی کردن متفاوت و قشنگ شروع کنم روزو!

واسه همین ساعت 6 و 17 دقیقه آلارم گذاشتم:))

بودن عدد 17 تو زندگیم بهش انرژی میده!

یه انرژی مثبت خفن و باحال:دی

از صبح که بیدار شدم هی سعی کردم برنامه بچینم واسه خودم!

که یه جاهایی چی بگم یا چیو کجا بگم:))  (اینا با هم فرق داره ها ولی نزدیک به همه در کل:دی)

حتی درباره ی اینکه کادو رو کی و کجا بدم و چی بگم!

ولی حالا بماند که هیچ کدوم از برنامه هامو عملی نکردم رسما!:))

بالاخره آدم باید یه جاهایی انعطاف پذیر باشه نسبت به مکان و زمان و خیلی چیزای دیگه (ولی نه مثل من همیشه:دی)

یه چیزی که واسم امروز خیلی جالب بود این بود که با اینکه دیده بودمش صبح و قرار بود 2 ساعت از هم جدا باشیم و بعد بازم ببینمش ولی تو همون مدت هم دلم واسش تنگ میشد:دی :)

فعلا هم که یه راه واسه آروم کردن این درد دلتنگی دارم فقط و اونم عکس رو صفحه گوشیمه:دی

و مهمترین چیزی که امروزو خاص کرد این بود که فکر نمیکردم گفتن دو تا کلمه انقدر واسم سخت باشه!

اینکه دست و پام بلرزه موقع حرف زدن!

اینکه انقدر هیجان داشته باشه و بعدش یه حس فوق العاده...قلبماچبغل

  • Amirhossein sh

سلام خوبین؟:دی

امروز سالروز یه روز خیلی مهمه واسه من!

شاید حتی بشه گفت مهمترین یا حداقل یکی از مهمترین روز های زندگیم!

4 سال گذشته دیگه الان!

1461 روز...

شاید 17 شهریور 90 فکرش هم نمیتونستم بکنم که این تاریخ تو زندگیم جوری حک بشه که عمرا نتونم فراموشش کنم!

شاید اون روز حتی طرز فکرم و خیلی چیزای دیگه خیییلیییی با الان فرق داشت!

شاید بشه اون روزو تاریخ یه تغییر بزرگ تو من دونست!یه تولد دوباره حتی!

هر جوری بود بالاخره گذشته الان!

شاید اون موقع میگفتن بچه ای نمیفهمی ولی الان 19 سالمه و هر روز بیشتر از دیروز دوستش دارم!

اگه این نفهم بودنه دوست دارم نفهم بمونم اصلا!

خیلیا حسودی میکردن!خیلیا هر کاری میکردن که دوستیمون ادامه نداشته باشه!ولی حسی که بوده خیلی محکم تر از این حرفاست که با این چیزا بخواد  از بین بره!حداقل واسه من!

تو این دوستی حرف هیچ کس برام مهم نیست و هر کاری بتونم برای باقی موندن و محکم تر شدنش میکنم!

چون واقعا دیدم که ارزششو داره!

حتی با هر سختی ای که داشته باشه!

قبلا گفتم بازم میگم حتی حتی حتی اگه دوستم نداشته باشه!

من نمیتونم همچین کسیو کنارم داشته باشم و عاشقش نشم!قلب

بذار بقیه هر چی که میخوان بگن پشت سرم!

من عاااااااااااااااشقشم!قلب

خیلی چیزا میخواستم بنویسم ولی موقع نوشتن که میشه خالی میشم یهو نمیدونم چرا!یه سری حسا رو نمیشه بیانشون کرد!

یه سری حسا هستن واسه اینکه تو وجود آدم بمونن و این از اون حساست!

این روزا تو زندگی من یه کسی هست که یکی از مهترین ها، مهربون ترین ها و بهترین هاست!قلب

یکی که خیییییییییییییییییییییلیییییییییییییییییی دوستش دارم!قلب

یکی که رسما عاشقشم!قلب

و اون یه نفر نمیتونه کسی باشه جز "فهیمه"...قلبماچبغل

به امید روزای بیشتر و بهتر تو دوستیمون...قلب

*امیرحسین*

"1394-06-17"

"1461"

  • Amirhossein sh

سلام خوبید؟نیشخند

تو این پستم میخوام درباره ی چیزایی که الان بهشون فکر میکنم و حس خوبی بهم میده بنویسم!

البته هنوز نمیدونم از کجا باید شروع کنما!نیشخند

از جاهایی که الان دوست داشتیم اونجا میبودم شروع کنیم فکر کنم بهتره!

اولیش مشهد همچنانلبخند


شمال

این دو تا جا رو کلا البته همیشه دلم میخواد باشما!خنده
دیگه چیا حس خوب میده؟؟؟
فکر کردن به موفقیت تو کنکور...
این مورد خیلی انرژی مثبت داره پشتش!
البته موفقیت واسه من رتبه تک رقمی شدن و اینا نیست!
و قطعا رتبه تنها چیزیه که فعلا اصلا برام مهم نیست!
شاید حتی بابل قبول شدن واسم موفقیت حساب بشه الان!
ولی نیمسال دوم قبول شدنو موفقیت نمیدونم الان!
به شدت میترسم از این موضوع که یه ترم عقب بمونم!
حتی آزاد ترم مهرو به شمسی پور ترم بهمن ترجیح میدم الان!
شاید بعدا نظرم عوض شه!

تموم شدن کارآموزی و پروژه هم یکی از مواردیه که خیلی میتونه حس خوبی داشته باشه الان:|
بعد از کلی دوییدن هنوز نتونستم مهر و امضای دفترچه کارآموزیمو بگیرم هنوز!
خدا کنه دانشگاه به این تاخیر و اینا گیر ندن!

میرسیم به قسمت بهترین حس...نیشخند
یعنی یه چیزی که این دو هفته حسش کردم اینه که بهترین حس رسما اینه که کنارم باشه!

عاشق اینم که بشینم نگاهش کنم...

بهترین حس دوست داشتنشه حتی حتی حتی اگه اون نداشته باشه...

آهنگ مرتضی رو دوست دارم به شدت...
حالا حالا ها با همیم ما دو تا
حالا حالا ها خوبه دنیای ما

تو تا آخرش آرزومی...قلببغلماچ
*امیرحسین*
"1394-05-29"
"1442"
  • Amirhossein sh

سلام علیکم:دی

خوبین؟:دی

18 روز از مرداد گذشته و میشه گفت اول تا 16 مردادم خلاصه میشه تو درسخنده

بهله بالاخره کنکور کاردانی به کارشناسی هم تموم شد و اگه قبول بشم وارد مرحله جدید زندگی قراره بشمخنده

حالا تهران نشد بابل مگه شهر نیست؟یا مثلا ساری یا لاهیجان!مهم قبول شدنهخنده

از چی بگم براتون دیگه؟:دی

از کنکور که فوق العاده سخت بود؟:دی

من اول فکر میکردم من گند  زدم ولی فهمیدم کلا کنکور سخت بودهخنده

آخه واقعا سوالای مضخرفی بود!

ایشاالله منفی نزده باشمخنده

بعد یه نکته ای که بود کنکورمون دانشگاه امیرکبیر بود قشـــــــــــــــــــــــنگ تفاوتو احساس کردیما!خنده سالنی که بودیم بچه های فنی شماره یک و دو ی تهران بودیم هی ما میگفتیم دانشگاه ما خوب نیست هی اونا میگفتن دانشگاه ما خوب نیستخنده

ماشاالله ماشاالله دانشگاه فنی حرفه ای سر نخواستنش دعواست رسماخنده

با بچه هایی که غیر انتفاعی بودن صحبت میکردیم اونا 20 واحد تو دو روز داشتن ما 19 واحد تو 4 روز:|خنده:|

حالا بریم بحثای غیر درسی:دی

تو این مدت دو بار پسر دختر خالمو دیدم عاااااشقماقلب

بعد کنکور اومدم خونه اومد بغلم یعنی خستگیم در رفت:دیقلب

توی 7 روز گذشته دو بار دوست خوبمو دیدم:دیقلب

یعنی رسما عاااااشقشم واقعاقلبلبخندقلب

یعنی واقعا از دیدنش سیر نمیشم...با اینکه امروز دیدمش دلم تنگه واسش همین الان:دیلبخند

الان واسم از اون حس هاست که نمیتونم بیانش کنم...

دوستش دارم به شدت...لبخندقلب

دیگه صحبتی نیست فعلا!

دعا کنین واسمون جواب کنکورمون اونی باشه که میخوایم!لبخند

مچکرچشمک

*امیرحسین*

"1394-05-18"

"1431"

  • Amirhossein sh

بر بُلندای قله ی عشق و صداقت نام تورا فریاد می کنم ،

امیدوارانه نامت را می خوانم

و امیدوارم که مرور زمان ذره ای از عشقت در من نکاهد و گذر ثانیه ها

،افزاینده ی مهر و محبتم به تو باشد .

می خواستم زیباترین کلام را به یاری بگیرم ،

تا صمیمانه ترین عشق ها را تقدیمت کنم ، ذهنم یاری نکرد .

پنداشتم که ساده نوشتن چون ساده زیستن زیباست ،

پس ساده و بی تکلف می گویم : دوستت دارم


**1400 روز گذشت و من هر روز عاشق از دیروزم

1400

  • Amirhossein sh
سلام علیکم
طبق یه قراری که ما گذاشتیم من قراره برنامه درسیمو بنویسم اینجا و طبقش پیش برم!
این پستم واسه همین منظوره!

البته طبق اون چیزی که بهم ثابت شده برنامه ی ریزمو اکثرا نمیتونم پیش ببرم پس فقط هدف های برنامه م و اون چیزی که باید بهش برسمو مینویسم!

خب امروز 17 تیر ئه دیگه و 30 روز به کنکور مونده!
من درس های تخصصی م رو دارم پیش میبرم و طبق برنامه باید حداکثر و تو بدترین شرایط 15 روز مونده به کنکور درس های تخصصی جمع بشه بره کنار!درسای تخصصی م:"حسابداری شرکتها-حسابداری مالی-حسابداری صنعتی-آمار-ریاضی-حسابرسی-اقتصاد" که این درسام باید حداکثر اول مرداد تموم بشه!
البته کتاب شرکتها و مالی رو تموم کردم میشه گفت تا الان ولی تو برنامه م یه مروری واسشون گذاشتم!
بعد از اینا من باید تا حداکثر 10 روز مونده به کنکور اون سه تا درس عمومیم رو هم بخونم!درسای اندیشه و زبان و فارسی که البته زبان و فارسی رو قبلا خوندم تا یه حدودی!
یعنی 6 مرداد من باید بسته باشم همه درسا رو!
و اون ده روز آخر مرور فشرده ی همه ی این درسا رو داشته باشم!
این بیس هدفای اصلی برناممه و باید بتونم انجامش بدم و به دلایلی که گفتم ریز برنامه رو نمینویسم دیگه

انتقادات و پیشنهاداتتون نسبت به برنامه مو میتونید بنویسید

دعا کنین واسم!
انرژی مثبت فراموش نشه لطفا!
مچکرم!
خدافظی!


*امیرحسین*
"1394-04-17"
"1399"

  • Amirhossein sh

سلام بعد از مدت ها:دی
از امروز انتخاب واحد تابستون شروع شده ولی از 8 تا درس ترم پیشم هنوز 4 تاش نمره هاش نیومده:|
من چجوری باید انتخاب واحد کنم واقعا؟؟؟:|


حالا اون هیچی باز!
یه کارآموزی که باید بردارم دیگه صد در صد!
سایت اونم بهم نمیده!:|
واقعا از مسئولین محترم دانشگاه که سایت 168 تا دانشکده رو جمع کردن یه سایت زدن و با 8 تا سرور دارن کار میکنن تشکر میکنم که سایتشون هیچ وقت درست نیست!
یعنی خیلی خوبه ها ما تا ساعت 2 بعد از ظهر باید صبر کنم سایت باز شه نمره ببینیم!
اصلا هم هیچ اعتراضی به هنگ کردن های سایت و کند بودن و اینا نداریم خیلی هم راضی ایم!
دستتون هم درد نکنه مسئولین محترم!


تو رو خدا لوگو رو!
چقدر شیک و مجلسی و با محتواست:|

نه آقا جون ما چه اعتراضی داریم اصلا؟
دانشکده هامون همش حاشیه شهراست؟خب باشه!
دانشکده داریم به اون عظمت هر درسی رو فقط با یه استاد و تو یه ساعت ارائه میدن؟خب بدن!
دانشجو که مهم نیست آقا استاد سختی نکشه!دو هفته بعد امتحان نمره ها رو نداده که نداده!درگیرن بالاخره زندگی اونا مهمه ما که زندگیمون زندگی نیست!ما که هدف و برنامه نداریم ما که نمیخوایم درس بخونیم!
ما همون در و دیوار ساختمونمونو سنگ بزنن خوشگل شه واسمون بسه!
دیگه کشتی هم که ساختن دمشون هم گرم!
درس و اینا که مهم نیست امکانات رفاهی تو اولویته دیگه!
حالا به نام دانشجو به کام بقیه!چه فرقی داره؟

البته اینجا هنوز داشتن کار میکردن رو کشتی الان دیگه کامل شده!
هیچی دیگه!
فقط خواستم بگم چقدر خوشحالم از اینکه گرایش فنی حرفه ای رو و دانشگاه فنی حرفه ای رو انتخاب کردم و ممنونم از همه ی مسئولین!


"1394-04-06"

*امیرحسین*
  • Amirhossein sh