حس خووووووب...
سلام چطورین؟:دی
امروز روز خیلی خوبی بود!
واسه همین تصمیم گرفتم یه پست بذارم و یه سری چیزا رو بنویسم!
مثلا خیلی خوبه زود به زود ببینیش!
اونم واسه من که تا الان کلییی شده که دلتنگش شم و تایم های خیلی طولانی نبینمش!
خیلی جالبه که با 5 ساعت خوابیدن با اولین صدای زنگ گوشی از خواب میدارم میشم!
منی که واسه بیدار شدن صبح هام 3 تا آلارم با فاصله 5 دقیقه میذارم:))
امروز کلا سعی کردن متفاوت و قشنگ شروع کنم روزو!
واسه همین ساعت 6 و 17 دقیقه آلارم گذاشتم:))
بودن عدد 17 تو زندگیم بهش انرژی میده!
یه انرژی مثبت خفن و باحال:دی
از صبح که بیدار شدم هی سعی کردم برنامه بچینم واسه خودم!
که یه جاهایی چی بگم یا چیو کجا بگم:)) (اینا با هم فرق داره ها ولی نزدیک به همه در کل:دی)
حتی درباره ی اینکه کادو رو کی و کجا بدم و چی بگم!
ولی حالا بماند که هیچ کدوم از برنامه هامو عملی نکردم رسما!:))
بالاخره آدم باید یه جاهایی انعطاف پذیر باشه نسبت به مکان و زمان و خیلی چیزای دیگه (ولی نه مثل من همیشه:دی)
یه چیزی که واسم امروز خیلی جالب بود این بود که با اینکه دیده بودمش صبح و قرار بود 2 ساعت از هم جدا باشیم و بعد بازم ببینمش ولی تو همون مدت هم دلم واسش تنگ میشد:دی :)
فعلا هم که یه راه واسه آروم کردن این درد دلتنگی دارم فقط و اونم عکس رو صفحه گوشیمه:دی
و مهمترین چیزی که امروزو خاص کرد این بود که فکر نمیکردم گفتن دو تا کلمه انقدر واسم سخت باشه!
اینکه دست و پام بلرزه موقع حرف زدن!
اینکه انقدر هیجان داشته باشه و بعدش یه حس فوق العاده...
- ۹۴/۰۶/۲۴