دو تا آدم... :دی

4 سالگیمون...

سه شنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۴، ۰۵:۱۷ ب.ظ

سلام خوبین؟:دی

امروز سالروز یه روز خیلی مهمه واسه من!

شاید حتی بشه گفت مهمترین یا حداقل یکی از مهمترین روز های زندگیم!

4 سال گذشته دیگه الان!

1461 روز...

شاید 17 شهریور 90 فکرش هم نمیتونستم بکنم که این تاریخ تو زندگیم جوری حک بشه که عمرا نتونم فراموشش کنم!

شاید اون روز حتی طرز فکرم و خیلی چیزای دیگه خیییلیییی با الان فرق داشت!

شاید بشه اون روزو تاریخ یه تغییر بزرگ تو من دونست!یه تولد دوباره حتی!

هر جوری بود بالاخره گذشته الان!

شاید اون موقع میگفتن بچه ای نمیفهمی ولی الان 19 سالمه و هر روز بیشتر از دیروز دوستش دارم!

اگه این نفهم بودنه دوست دارم نفهم بمونم اصلا!

خیلیا حسودی میکردن!خیلیا هر کاری میکردن که دوستیمون ادامه نداشته باشه!ولی حسی که بوده خیلی محکم تر از این حرفاست که با این چیزا بخواد  از بین بره!حداقل واسه من!

تو این دوستی حرف هیچ کس برام مهم نیست و هر کاری بتونم برای باقی موندن و محکم تر شدنش میکنم!

چون واقعا دیدم که ارزششو داره!

حتی با هر سختی ای که داشته باشه!

قبلا گفتم بازم میگم حتی حتی حتی اگه دوستم نداشته باشه!

من نمیتونم همچین کسیو کنارم داشته باشم و عاشقش نشم!قلب

بذار بقیه هر چی که میخوان بگن پشت سرم!

من عاااااااااااااااشقشم!قلب

خیلی چیزا میخواستم بنویسم ولی موقع نوشتن که میشه خالی میشم یهو نمیدونم چرا!یه سری حسا رو نمیشه بیانشون کرد!

یه سری حسا هستن واسه اینکه تو وجود آدم بمونن و این از اون حساست!

این روزا تو زندگی من یه کسی هست که یکی از مهترین ها، مهربون ترین ها و بهترین هاست!قلب

یکی که خیییییییییییییییییییییلیییییییییییییییییی دوستش دارم!قلب

یکی که رسما عاشقشم!قلب

و اون یه نفر نمیتونه کسی باشه جز "فهیمه"...قلبماچبغل

به امید روزای بیشتر و بهتر تو دوستیمون...قلب

*امیرحسین*

"1394-06-17"

"1461"

  • Amirhossein sh

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی