یه روز احتمالا بد ...
سه شنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۴۶ ب.ظ
+ اهه دوباره دوگانگی ...
حس میکنم دیگه اصلا دوست ندارم هیچی بخونم ...
یه موقعایی آدم هر چی بیشتر دنبال یه چیزی میگرده ،بیشتر گم میشه ؛
مثل الان که کلی سعی کردم بفهمم چی دوست دارم ، یا چی استعداد دارم ، یا اصلا خودمو بشناسم ، بیشتر گم شدم و نمیفهمم ...
اینجور مواقع آدم از خودش هم زده میشه
+ خدا شاهده من امسال هیچ قصدی در راستای لجبازی یا هر چیز دیگه ای با دبیر عربی نداشتما ؛
امروز 3 تا سوال پرسید که 2 تاش از یه برگه یه صفحه ای بود که اونو نخونده بودم ، بلد نبودم ، فرستادم بیرون ... :-سوت
داره ثابت میشه ذاتا منو عربی مشکل داریما ...
+ اونم از برنامه مدرسه و به قول یه معلم تشنج های دو هفته اول مدرسه ...
+ امروز رو اصلا دوست ندارم ، ندارم ، ندارم ...
× امیدوارم اینجوری پیش نره فقط ، فکر نکنم بتونم تحمل کنم
1393-4-17
- ۹۳/۰۴/۱۷