اندر احوالات نهایی دینی :))
اون از درس خوندمون قبل امتحان ، با اندکی اعتماد به نفس و کمی ن
از خوابم زدم من ، میدونی من خسته باشم و نخوابم یعنی چی؟
حالا جمعه ای ظهر رفتیم بیرون ، برگشتیم خیلی خسته بودم، یسری درسا هم مونده بود ، واسه اینکه خوابم نگیره دو تا نسکافه درست کردم خوردم ...
اینم از بعد از امتحان ، که قشنگ تخریب شخصیتی شدم من
از احوالات بعد از آزمون عکس در دسترس نیست ...
فکر کن سوال داشتیم که آیه ذکر شده مربوط به کدام ویژگی اعجاز محتواییه؟
منم ندیدم نوشته که کدام ویژگی اعجاز محتوایی
دقیقا تو جواب نوشتم اعجاز محتوایی ، تازه کلی هم چک کردم که اشتباه وارد پاسخنامه نکنم .
مصحح چقدر بخنده بهم
حالا بقیه غلط ها رو هم میذاریم کنار ... :-سوت
قبول دارید درخت توتی که شاخه هاش پایین باشه ، تازه شاخه های پایینش پر از توت رسیده باشه ، بهشته؟!
از آزمون که اومدیم بیرون ، دو تا درخت توت سفید و قرمز تو حیاط حوزه کشف کردیم که تو هم پیچیده بودن ، شاخه هاشون پایین بود ، تازه توت های رسیده هم داشتن
عالی بود اصلا ، به قول دوستم از امتحان دینی اومدیم بیرون اومدیم تو بهشت
+ البته یسری به طور مشکوک میگفتن که مطمئنید اینا طبیعیه؟
طبیعی بود که توت هاش رو میچیدن، این توتاش دست نخورده س قشنگ ...
ولی ما که کلی خوردیم ، هیچی مون هم نشد ، ادامه ش رو هم گذشتیم برای دو شنبه ، خیلی هم عالی اصلا
گفتی که گوشی رو هم باید بذاری کنار. خب؟
بعد گفتم ربطی نداره ، گفتی شاید داشته باشه. خب؟
خیلی خوشگل منو باید ضایع میکرد
ساعت گوشی رو گذشتم رو زنگ که بیدار شم ، بعد داشتم کار میکردم باهاش ، نمیدونم چه مرضی گرفت منو که رفتم پین ِش رو دست کاری کردم ، مسدود شد ، حالا PUK code میخواست ، منم نمیدونستم باید چیکار کنم و اینا...
حالا خوابیدم ، بخاطر همین که آلامش زنگ نخورد ، خواب موندم که هیچی ، بیدار هم شدم یهو استرس اینو گرفتم که سیم کارت نسوزه حالا تو امتحانی درگیر سیم کارت گرفتن شیم و اینا بازم ...
دیگه آخر موفق شدم درستش کنم ، ولی همون وقته رو گرفت :-سوت
کلا این دنیا یه جوری باید منو ضایع کنه آخرش
1393-2-27
- ۹۳/۰۲/۲۷