دو تا آدم... :دی

یه روز خوب!یه روز بد!

جمعه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۳:۴۵ ب.ظ

**امیرحسین**

امروز قرار شد با دوستامون بریم نمایشگاه!

این نمایشگاه هم داستان شده واسه ما امسال!همش نمایشگاهیم!خنده

یه جایی رو که دو بار با بهترین دوستت رفته باشی دفعه سوم دیگه وقتی میری نمیتونی بدون اون باشی!همه جای اونجا رو که میبینی به یادش میوفتی و همش به یادشی!راستش دروغ چرا؟دلم گرفت!مخصوصا امروز که دوستم با دوستش اومده بود...خنثی

وقتی فکر میکنم به اینکه شاید مثل پارسال بشه و تا سال دیگه نتونم ببینمش دیگه واقعاخنثی...(ایشاالله اینجوری نباشه)

رفتیم اونجا ایستگاه گرفتیم!ایستگاه شدیم!خنده

ایشون نشستَـَـَـَـَـَـَـَـَـَـَند!خنده

آیس پک خوردیم...نگرانمن دیگه عمرا با اینا برم بیرون آیس پک بخورم!هر سری رفتیم یه گندی زده شده هیچی از آیس پک نفهمیدیم!خنده

رفتیم قسمت بازی های فکری از این بازی های برجک گرفتیم!خنده

بعدشم که شبستان و زندگی نامه ی ناصر خان...

بعدش رفتیم بالا همینجوری دو نفرمون داشتیم پایینو نگاه میکردیم ملت همه جمع شده بودن بیان ببینن پایین چه خبره!قهقههاصلا یه وضعی بودا!قهقهه

برگشتنی تو brt بودم پشت چراغ قرمز داشتم بیرونو میدیدم دیده اااااا بابام!!!خنده

هیچی دیگه پیاده شدم با بابام برگشتم خیلی هم عاااالی!خنده

برگشتیم رفتیم خونه ی عموم!پسر عموم به دنیا اومده!خییییییییییییلی هم عالیه!خنده

↓↓↓ایشونن↓↓↓خنده

نمیدونستم امروز روز خوب بود یا بد!به خاطر همین اسم این مطلب اینجوری شد!خنده

  • fahimeh Ba

نظرات  (۳)

مبارکه پس
پاسخ:
مرسی!
از اون برجک ها که باید خونه هاش رو در میوردیم نریزه؟
پاسخ:
بهله!
والا ... نشه ایشالله چه گندی زده شده ؟ آقا قبول نیست منم از اینا میخوام
پاسخ:
الان دقیقا توضیحش سخته وگرنه دقیق مینوشتم چی شد!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی